سه ماهگی
سلام نفسم
انگار همین دیروز یود که گذاشتنت تو بغلم و انگار دنیا مال من بود
قربون اون چشمای خوشگلت و موهای طلات که دل همه رو برده
قربونت برم که لپات گل انداخته بود.
ماشااله پسرم ...
امروز سه ماه از اون روز گذشته و من و بابایی از داشتنت و بودنت سرمستیم
کاش بتونیم همیشه برات بهترین ها رو فراهم کنیم
تو حاصل عمرمون و میوه شیرین زندگیمون هستی عسلم...
پی نوشت:
دیشب تولد خاله نسیمت بود رفتیم خونه مادربزرگ تا جشن بگیریم
ولی زدی زیر گریه شدید و به هیچ عنوان اروم نمیشدی خیلی شب
بدی بود تا 12 شب تو بیمارستان بودیم تا دکتر دید و معاینه کرد و گفت
همون دل درد هست خیلی بهمون سخت گذشت
همیشه سالم باشی گل من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی